داستانى تأمل برانگیز

داستانى تأمل برانگیز

قورباغه به کانگورو گفت: من می توانم بپرم و تو هم. پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان می تواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما می توانیم اسمش  «قورگورو» بگذاریم.

کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره‌ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه».

هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.

آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم.

کانگورو گفت: بهتر.

قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ پپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند.

تحلیل قصه
این قصه ی زیبا از شل سیلور استاین مفهوم جالبی دارد:

«پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود.»

هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش می گیرد پر می شود. این کوزه اگر روزی پر شود یاد گرفتنِ آدمی تمام می شود. نه که نتواند، دیگر نمی خواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار می گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع می کند و حتی برای آن می میرد اما آدم غیرمتعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است و صدها بار محتوای آن را تغییر می دهد.

اگر شما مدتی ست که افکارتان تغییر نکرده، بدانید که این مدت فکر نکرده اید. آب هم اگر راکد بماند فاسد می شود!

آنچه ما را ویران می کند باورهای غلط و تعصباتی است که به خودمان اجازه ی دگربینی و دگرگونی آنها را نمی دهیم.

به قول نیچه: «باورهای غلط از حقایقِ خطرناک ویران کننده ترند.»

بازاریابی شبکه ای در ایران یک فرصت مطلوب و ایده آل برای گسترش و حمایت از خرید کالای ایرانی است .

این روزها بازار خرید کالای ایرانی و حمایت از تولیدات ایرانی بر سر زبان ها و بسیار داغ است. مجموعه ها، سازمانها و ارگانهای مختلف بعضا هم شخصیت های صاحب منسب و مسئول در امور کشور تلاش دارند کمکی به این موضوع کرده باشند. در این میان بانک مرکزی هم از جمله متولیان بخش پولی کشور است که این روزها عزم خود را جزم کرده تا بتواند با تصمیمات درست حمایت خود از کالای ایرانی و تولید کنندگان داخلی را اعلام نماید.

به نظر می رسد وضعیت کمی تغییر کرده. ظاهرا اتفاقی رخ داده و در ۴ سال گذشته تغییراتی در سطوح مختلف تجاری و اقتصادی رخ داده و برخی از منتقدان و مفسرین اقتصادی و حتی وکلای مردم در خانه ملت را هم بیدار کرده. اتفاقی که شاید روزی جرم محسوب میشد و ناملایمت های زیادی با آن شد. صنعتی با سوابق ویژه و ارزشهای بنیادین و نگرشی که به دلیل عدم آگاهی برخی ها، رفتارهای شایسته ای نه با خود این صنعت نه با فعالان آن شد. تر و خشک با هم سوختند. ( ما در تلاش برای اثبات چیزی نیستیم. )

اما ایرادی ندارد به هر حال تا آگاهی بدست آید و عزیزان مسئول به خود زحمت مطالعه بیشتر و کسب دانش را دهند زمان زیادی برد. نمی دانم شاید ۴ سال، شاید ۸ سال و شایدم هم بیشتر. اگر چه این گونه مطالعاتی اساسی و زیر بنایی گاها ممکن است خیلی بیشتر از اینها زمان ببرد اما امروز خوشحالیم که نتایج این مطالعات ویژه و منحصر به فرد این عزیزان به ثمر نشست.

البته نه فقط نتیجه مطالعاتشان بلکه نتیجه اعتمادشان. باز هم نه همه آن اما باز هم جای شکر دارد و به نوبه خود از همه متولین سازماندهی این امور قدردانیم.

( هیچ تجارت یا کسب و کاری بی عیب و نقص نیست. خیلی از ماها هم معصوم نیستیم. اگر چه اجازه خطا کردن را حتی از جانب ایزد سبحان را هم نداریم اما انسان ممکن الخطاست و سلامت کامل همه افراد یک شبکه انسانی آن هم با این حجم، کمی دور از تصور هست. ) ما عینک خوش بینی خود را به چشم می زنیم.

در هر صورت به لطف خداوند و اعتماد دولت محترم و مسئولین نظام به شرکتهای بازاریابی شبکه ای و نتورکرهای این شرکتها امروز برخی معادلات را تغییر داده. هستند آنهایی که با روشن گری به این نتیجه رسیده اند که می توان از این صنعت به جای تهدید و عدم آگاهی به عنوان فرصتی انکار ناپذیر و علمی گسترده برای تعالی اقتصاد کشور بهره جست.

امروز می توان با صنعت بازاریابی شبکه ای چرخ های تولید، صنعت و اقتصاد ایران را بیش از پیش به سمت جلو حرکت داد. می توان با تدبیر و برنامه ریزی درست و دقیق تر، کالاهای با کیفیت و ارزشمندی که توسط دستان پرتوان و متعهد کارگران ایرانی تولید می شود را وارد بازار کرد. مصرف روزانه یک ایرانی توسط یک ایرانی تولید و به دست هم میهن خود برسد. نه فقط درون مرزها بلکه این شایستگی و توانایی توسط جوانان با انگیزه و توانمند ایرانی وجود دارد که محصولات میهنشان را به بیرون از این مرزها معرفی کرده و فارغ از صادرات و توسعه صنایع ایرانی ارزآوری و ثروت آفرینی بیشتری هم برای خود و هم برای عزیزان خود داشته باشند.

امیدواریم که این فرصت بیش از اینها مورد بررسی قرار گیرد و با فهم درست و کامل از پتانسیل کسب و کار بازاریابی شبکه ای بتوان از این صنعت توانمند استفاده های بهتری کرد.

متنی که در زیر منتشر شده خبری است که در پایگاه خبری مجلس آنلاین منتشر شده . خوشحالیم که این آگاهی به صحن علنی خانه ملت رسیده. امیدواریم که هر روز خبرهای بیشتر و بهتری از این صنعت شنیده و بتوانیم در مجله بازاریابی شبکه ای برای اطلاع شما نتورکر عزیز منتشر کنیم.

 

{ عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی گفت : بازاریابی شبکه ای در ایران یک فرصت مطلوب و ایده آل برای گسترش و حمایت از خرید کالای ایرانی است .

کمال الدین پیرموذن مشاورعالی کمپین آری به تولید ملی با بیان این مطلب افزود : با توجه به هجمه تبلیغات خارجی و رکود در بخش صنعت بهترین تبلیغات نفوذ در لایه های زیرین جامعه است . و این امر میسر نمی شد جز با شبکه های بازار یابی که از وزارت صنعت ، معدن و تجارت مجوز فعالیت دریافت کرده اند .

نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه محصولات شبکه های بازاریابی باید با محوریت کالای ایرانی باشد، ادامه داد : بازاریابی شبکه ای در واقع سبد کالای ایرانی است به نوعی حمایت از سرمایه داخلی و تولید ملی ،این ظرفیت همان فرصت ایجاد اشتغال زایی و حمایت از کارگران زحمت کشی است که برای برند محصولات کشورمان تلاش می کنند و نان آور هستند.

مشاور عالی پویش مردمی آری به تولید ملی به حضور شبکه های بازاریابی موفق در کشور اشاره و اظهار داشت : شبکه های بازاریابی موفقی چون بادران گستران توانسته است در عرصه بازار و معرفی برند ایرانی با معدل خوب قدم بردارد و پوشش انسانی مناسبی برای تبلیغات محصولات ایرانی در بین جامعه داشته باشد . یک چنین شبکه هایی می توانند در زمان کوتاه سرمایه ملی را زنده کنند . }

با آرزوی بهترین ها برای تمام نتورکرهای ایران عزیز

درنتورک باید پشتکار سنگ تراش را داشت...

به پشتکار سنگ‌تراش فکر کنید

ناامیدی برای یک فرد موفق معنی ندارد. هر وقت خواستید ناامید شوید به پشتکار سنگ‌تراش فکر کنید که چگونه سنگ به آن بزرگی را می‌تراشد و به آن شکل می‌دهد. ضربه‌ی اول حتی خراش جزئی هم به سنگ وارد نمی‌شود اما او پشت سر هم صدها و هزاران ضربه می‌زند. حتی در مواقعی حرکات او بیهوده به نظر می‌رسد  اما  دست از تلاش برنمی‌دارد و درک کرده که اگر کسی فوراً به نتیجه نرسد معنی‌اش این نیست که پیشرفت نمی‌کند، پس از ضربه زدن دست نمی‌کشد.

زمانی می‌رسد که سنگ دو نیمه می‌شود و او باور دارد که تلاش مستمر و امیدواری‌اش باعث این نتیجه‌ی زیبا شده است.

جلسه لیدرشیپ مصطفی ازغندی در چالیدره طرقبه

دلایل حمایت دولت از شیوه فروش مستقیم نتورک مارکتینگ چیست؟

دلایل حمایت دولت از شیوه فروش مستقیم نتورک مارکتینگ چیست؟ 

فروش مستقیم یا همان فروش به شیوه بازاریابی شبکه ای چه فوایدی برای اقتصاد کشور دارد؟

• حذف واسطه های سنتی و دلال ها
• افزایش سود تولید کننده داخلی
• کیفیت و کمیت بالای محصول تولیدی
• توسعه کارخانجات داخلی و جذب نیرو
• پرداخت عانی و به موقع مالیات به دولت
• نظارت دقیق بر قیمت ها
• خرید آسان و مطمئن
• خرید محصولات به قیمت واقعی
• تثبیت قیمت محصولات
• ارائه جنس اصل و اورجینال به مشتری
• جلوگیری از تورم
• قیمت یکسان در سراسر کشور

نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای چیست و چگونه تجارتی است؟

از جمله تمایلات روز افزون در دنیا، میل به داشتن شغل خانگی است. مردم سراسر دنیا به تدریج به اهمیت این نکته پی بردند که صاحب کار خود و ارباب خودشان باتشند. فقط وقتی که ارباب خودتان باشید، موارد زیر تحت کنترلتان خواهد بود:

• اینکه کجا کار کنید.
• اینکه با چه کسی کار کنید.
• اینکه چطور کار کنید.
• و اینکه درآمدتان چقدر باشد.

معنای واقعی تعهد در سازمان

🔴 تعهد یعنی ...

خانم معلم بعد از اینکه دو بار درس رو توضیح داد ، از شاگرداش پرسید: چه کسی متوجه نشده؟ 
سه نفر از شاگرداش دستشون رو بالا بردن. معلم گفت: بیاین جلوی تخته و یه خط کش از  کیفش بیرون اورد. 
همه دانش آموزا جا خوردن و متعجب و ترسان به خانم معلم نگاه میکردن. معلم به یکی از سه دانش آموز گفت: پسرم این خط کش رو بگیر و دو بار به کف دست من بزن. دانش آموز متعجب پرسید : به کف دست شما بزنم ؟ برای چی ؟ 
معلم گفت: پسرم مطمئنا" من تو تدریسم موفق نبودم که شما متوجه درس نشدین. به همین دلیل باید تنبیه بشم.
دانش آموز اول دوبار به دست معلم زد و معلم از درد و سوزش دستش، آه کشید و چهره ش برافروخته شد. 
نوبت نفر دوم شد. دانش آموز دوم که گریه اش گرفته بود به معلم گفت: خانم معلم ! بخدا من خودم دقت نکردم و یاد نگرفتم. من دوست ندارم با چوب بدست شما بزنم. از معلم اصرار و دانش آموز انکار !
دیگه تمام دانش آموزای کلاس به گریه افتاده بودن و از بازیگوشی های گاه و بیگاه داخل کلاس، موقع درس دادن معلم شرمسار بودن.
از اون روز دانش آموزای کلاس از ترس تنبیه شدن معلمشون جرأت درس نخواندن نداشتن.!

💥این یعنی تعهد یه لیدر به مجموعه ش و تعهد مجموعه به لیدرش
یعنی اگه مشکلی هست اول از همه یه لیدر باید ببینه چه نقصی تو عملکردش هست تا با اصلاح اون به بهبود عملکرد خودش و مجموعه ش کمک کنه و تو وهله ی دوم این مجموعه ست که باید ببینه نقص کارش چیه و با اصلاح اون بتونه خودش و لیدرش رو سربلند کنه

تفاوت فروشنده ی معمولی و فروشنده نابغه...

فروشندگان معمولی می‌گویند: «نمی‌دانم»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «متشکرم، پرسش خوبی است. اجازه بدهید پاسخ آن را برای شما پیدا کنم.»

 
فروشندگان معمولی می‌گویند: «جنس فروخته‌شده پس گرفته نمی‌شود.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «اجازه بدهید ببینیم اگر مطابق میل شما نیست، چطور می‌توانیم رضایت شما را جلب کنیم.»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «خونسرد باشید.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «من از شما عذرخواهی می‌کنم.»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «این که تمام شده؛ چرا این یکی را نمی‌برید؟»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «شاید از این جنس هنوز در انبار داشته باشیم، اجازه بدهید نگاهی بکنم. اگر نبود، پیشنهادهای دیگری هم برایتان دارم.»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «ساعت کار ما تمام شده.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «تعطیلی فروشگاه ساعت … و شروع به کار آن ساعت …. است. آیا کاری هست که بتوانم خیلی سریع برای شما انجام بدهم؟»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «خرید شما همین است؟»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «آیا این محصول را هم دیده‌اید که همراه با کالایی که شما خریده‌اید استفاده می‌شود؟» یا: «آیا تا به حال از فلان کالای ما استفاده کرده‌اید؟»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «چیزی که می‌خواهید آن طرف است.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «لطفا با من بیایید؛ به شما نشان می‌دهم که کجاست.»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «من نمی‌توانم این کار را انجام بدهم.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که…»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «این بخش به من مربوط نمی‌شود.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «من با کمال میل شما را پیش کسی می برم که بیشتر از من در مورد این بخش اطلاعات دارد.»

فروشندگان معمولی می‌گویند: «ما الان این کالا را تمام کرده‌ایم.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «الان از این کالا در فروشگاه نداریم، اما … روز دیگر خواهیم داشت. ممکن است لطفا نام و شماره تلفن خود را به من بدهید تا با شما تماس بگیریم و اطلاع دهیم؟»
فروشندگان معمولی می‌گویند: «این برخلاف سیاست فروشگاه ماست.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «سیاست مغازه ما این است؛ اما قصد داریم آن را تصحیح کنیم. من می‌توانم در حال حاضر این کار را برای شما انجام دهم که…»
فروشندگان معمولی می‌گویند: «من اینجا تازه‌کار هستم.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «لطفا مرا تحمل کنید، برای کمکی که نیاز دارید در خدمت شما هستم.
(هنگام مکالمۀ تلفنی) فروشندگان معمولی می‌گویند: «گوشی…»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «ممکن است خواهش کنم چند لحظه پشت خط منتظر باشید.»
فروشندگان معمولی می‌گویند: «الان سرم شلوغ است.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «خوشحال می‌شوم بتوانم به شما کمک کنم.» یا: «هم‌اکنون چه کمکی می‌توانم به شما بکنم؟»
فروشندگان معمولی می‌گویند: «شما اشتباه می‌کنید.»
فروشندگان نابغه می‌گویند: «فکر می‌کنم سوء تفاهمی پیش آمده است. اجازه بدهید در موردش صحبت کنیم و حلش کنیم.

 

 

شما از کدوم نوعش هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اصول اولیه در نتورک مارکتینگ ( Network Marketing )

اصول اولیه در نتورک مارکتینگ ( Network Marketing ) 
فرض کنید که بهترین، سریع‌ترین و قوی‌ترین ماشین دنیا را خریداری نموده‌اید. اما طرز استفاده از آن را نمی‌دانید. خوب، صرفاً داشتن این ماشین شما را راضی نخواهد کرد، و شما به قصد استفاده، از این ماشین، آن را تهیه کرده‌اید. بنابراین شما حتماً کتاب راهنمای این ماشین را تهیه خواهید کرد و نحوة استفاده از آن را فرا خواهید گرفت. و سپس از آن استفاده خواهید نمود. فراموش نکنید، شاید شما وارد بهترین شبکة تجاری شده باشید، اما تا اصول استفاده از آن را فرا نگیرید، هرگز نمی‌توانید از آن بهره‌برداری کنید. بنابراین حتماً از افرادی که شما را به این سیستم معرفی کرده‌اند بخواهید که جلسات آموزش و تمرین برای شما برگزار کنند. فکر نکنید به دلیل اینکه مبلغ سرمایه‌گذاری شما برای شروع در این تجارت کم است، پس این، یک کار کوچک، آسان و یا تفریحی است. تنها در صورتی موفق خواهید بود که در این کار، جدی و پرتلاش باشید و با آینده‌نگری فعالیت کنید.معمولاً از هر پنج نفر دوست شما ، یک نفر توسط شما وارد این شبکه خواهد شد ، بنابراین ممکن است با شنیدن پاسخ‌های منفی از طرف دوستان خود بسیار ناامید و دلسرد شوید ، درصورتیکه این یک روال عادی است که برای تمام افراد پس از ورود به این سیستم به وقوع می‌پیوندد و این مسئله نباید باعث ناامیدشدن شما گردد .از مخالفت مهراس، چرا که بال‌ها در خلاف باد و نه موافق آن، به پرواز در می‌آیند.ـ دلیل اصلی عدم موفقیت افراد در این سیستم ندانستن یا نفهمیدن سیستم نیست . مردم به خاطر انجام ندادن و پشتکار نداشتن شکست می‌خورند و همچنین شکست یک نفر در این مجموعه شکست این تجارت نیست .ـمعمولاً از زمانی که شما فعالیت بازاریابی شبکه ای را به دوستی معرفی می‌کنید ، تا زمانی که وی تصمیم‌نهایی خود برای ورود به سیستم را بگیرد ، مدتی طول می‌کشد. بنابراین در این تجارت صبور و با حوصله باشید .بهای عدم رسیدن به موفقیت از نرسیدن به آن گرانتر است . چرا که با بالاترین سرمایه انشان یعنی زمان بهای آنرا می دهید برای جذب افراد جدید مراحل زیر باید انجام شود. مراحلی که بسیار ساده و در عین حال بسیار پرکاربرد و پرقدرت می‌باشند و با انجام آنها به سادگی موفق می‌شوید. توجه کنید که روال زیر مانند کلیدی برای کسب موفقیت در این تجارت است. با رعایت مو به موی مراحل مطمئن باشید در این تجارت موفق خواهید شد. استفاده از این نکات سبب تشکیل یک سازمان قدرتمند توسط شما می‌شود. پس از فراگیری این اصول ، خواندن جزوه ها و دیدن CDهای مربوطه حتماً آنها را با افراد مجموعه‌تان تمرین کنید. این اصول می‌توانند توسط هر فردی آموزش داده شوند.آینده اتفاقی نمی‌افتد بلکه ساخته می‌شود.

نه شنیدن در بازاریابی شبکه ای،امری حتمی و غیر قابل تغییر

همه می‌دانند که نه شنیدن در بازاریابی شبکه ای، یکی از واقعیت‌های این حرفه می باشد. این “ترس از نه شنیدن”  است که در وهله اول، سبب می‌شود افراد بسیاری بازاریابی شبکه ای را در همان ابتدای کار، رها می‌کنند! همه ما می‌دانیم که نه شنیدن نامطلوب است و سبب تضعیف روحیه می‌شود و دلیل اصلی شکست بسیاری از نتورکران است. بنابراین بیایید از همین ابتدا با این واقعیت روبه‌رو شویم. در مقام یک بازاریاب شبکه ای، به‌احتمال خیلی زیاد، در این تجارت ، ردشدن را بیشتر از تأییدشدن تجربه کرده‌اید. این یک موضوع بدیهی در زندگی شغلی ماست. پس از پذیرش این واقعیت، قدم منطقی بعدی، یافتن بهترین راه برای کنار آمدن با این “دشمن” شماره یک موفقیت در فروش است. درست مثل دریانوردی که باید بیاموزد چگونه با باد، امواج و طوفان‌های موسمی دریا کنار بیاید، یک نتورکر نیز باید بدانند که چگونه با نپذیرفتن و ردشدن، مقابله کند. درست مانند سربازانی که باید یک ارتش را در جبهه‌ی جنگ شکست بدهند، نتورکران هم باید بر دشمن عمومی خود، یعنی ردشدن، غلبه کنند.

 

1. 1.به‌محض اینکه از سوی مشتری رد می‌شوید، به‌عضویت گروه مقتدری از نتورکران حرفه‌ای ، پذیرفته خواهید شد! از زمان‌های قدیم، هزاران نتورکر، نبرد مشابهی با همین دشمن، داشته‌اند. تمامی نتورکران حرفه ای ، به این واقعیت پی برده‌اند که تا وقتی خطر شکست را نپذیری، هرگز پیروز نمی‌شوی. وقتی که سنّ شما بیشتر شود و به زندگی حرفه‌ای گذشته‌ی خود می‌اندیشید براساس اینکه برخورد شما در اوج مبارزه با نه شنیدن، چگونه بوده است، احساس غرور، پشیمانی یا رضایت خواهید کرد.

2. 2.نه شنیدن یا سبب می‌شود که کارتان را رها کنید و یا اینکه شما را محکم‌تر می‌سازد. همچنین درمی‌یابید که از گروه نتورکران موفق بازاریابی شبکه ای هستید یا نه. اگر رد شوید و به آن انعطاف نشان دهید، قوی‌تر خواهید شد؛ درست مثل درختی که بر اثر وزش باد، خم می‌شود. اگر نتوانید آن را تحمل کنید و مانند یک شاخه‌ی کوچک خشکیده بشکنید، بدانید که باید به دنبال شغل دیگری به ‌جز بازاریاب شبکه ای و سایر مشاغلی که ارتباط مستقیمی با فروش دارد بروید.